مزایای استفاده از مشارکت عمومی – خصوصی
مزایای استفاده از مشارکت عمومی – خصوصی
مهمترین دلیل استفاده از روشهای مشارکت عمومی – خصوصی دستیابی به ارزش کسب شده بیشتر در مقابل منابع صرف شده نسبت به روشهای متعارف انجام پروژه (تأمین مالی دولتی و خرید خدمات مشاوره و پیمانکاری) میباشد. ارزش مفهومی است که بصورت تناسب مقدار رضایت مالک پروژه در برابر منابع استفاده شده تعریف میشود:
منابع صرف شده / منافع بدست آمده = ارزش
برآیند نقش مشارکت بخش خصوصی در جهت افزایش منافع کسب شده (اعم از کاهش هزینهها، افزایش کمیت و کیفیت، انتقال ریسک، افزایش بهرهوری و…) در پروژه در قالب مفهومی به نام «ارزشآفرینی منابع (Value for Money)» بیان میگردد. مهمترین عوامل ارزشآفرین در مشارکت عمومی – خصوصی عبارتند از:
- کاهش هزینههای کل چرخه عمر پروژه: یکپارچگی طراحی، احداث و بهرهبرداری، توانمندسازی بخش خصوصی در نوآوری در طراحی، جلوگیری از طراحی بیش از ظرفیت مورد نیاز و تعمیر و نگهداری مناسب که عموماً به دلیل بلندمدت بودن قراردادهای مشارکتی هستند.
- تخصیص ریسک بهتر: انتقال ریسک به بخش خصوصی که باعث افزایش بهرهوری میشود؛ بعنوان نمونه انتقال ریسک طراحی و احداث به بخش خصوصی و همچنین این واقعیت که منافع پروژه از زمان بهرهبرداری آن شروع خواهد شد، انگیزههای بسیاری را در بخش خصوصی در جهت افزایش سرعت احداث پروژه بوجود میآورد.
- کیفیت خدمات بهتر: که به دلایلی از جمله یکپارچگی مدیریت خدمات و مستحدثات پروژه، صرفهجوییهایی که ناشی از افزایش تولید هستند (Economies of Scale)، استفاده از تکنولوژی جدید و نوآوری در طراحی، عوامل انگیزشی و تنبیهی عملکردی در قرارداد بوجود میآیند.
- ایجاد درآمدهای ثانویه: بهرهبرداری بیشتر از منابع و مستحدثات که منجر به ایجاد درآمدهای ثانویه میشود، مانند استفاده مشترک از منابع یا فروش داراییهای اضافه یا احداث تأسیسات جانبی در پروژه
- ایجاد رقابت در انتخاب سرمایهگذار، سنجش عملکرد مبتنی بر خروجی و عوامل انگیزشی، مهارتهای مدیریتی بخش خصوصی
دیگر عواملی که ممکن است ارزشآفرین باشند به ماهیت و نوع پروژه بستگی داشته و میتوان آنها را با استفاده از تجربیات گذشته پروژههای مشابه شناسایی نمود.
تحلیل ارزشآفرینی منابع (Value for Money Assessment):
بهرهگیری از مشارکت عمومی – خصوصی در هر پروژه لزوماً منجر به افزایش منافع نشده و در برخی موارد نیز ممکن است استفاده از روشهای مشارکتی باعث افزایش هزینه برای بخش عمومی گردد. لذا به منظور انتخاب روش انجام پروژه به شکل مشارکتی یا روش متعارف، عوامل مختلف در شکلگیری مفهوم ارزشآفرینی منابع در هر پروژه بررسی و ارزشگذاری میشود تا مبنایی برای تصمیمگیری قرار گیرد. تحلیل ارزشآفرینی منابع برای بخش سرمایه پذیر برای انتخاب بین دو روش اجرای متعارف و مشارکت عمومی – خصوصی استفاده میشود. استفاده از چنین روشی دستیابی سرمایه پذیر به ارزش مورد انتظار خود را در مقابل سرمایهگذاری انجام شده تضمین مینماید. این تحلیل کمک میکند تا فرصتهای کاهش هزینه را در حالت متعارف اجرا شناسایی و ریسکهای پروژه را بصورت بهینه تخصیص دهند. تحلیل ارزش در واقع جزئی از مطالعات اولیه پروژه محسوب شده که در آن اطلاعات مربوط به هزینههای پروژه و منابع تأمین مالی آن، شناسایی، ارزشگذاری و تخصیص ریسکهای پروژه و دیگر الزامات و محدودیتهای پروژه مشخص میگردد. یکی از نتایج این مطالعات امکانسنجی تعیین نحوه انجام پروژه به روش متعارف یا استفاده از روش مشارکت عمومی – خصوصی بوده و هر چقدر این مطالعه ارتباط بیشتری با مرحله ارجاع پروژه داشته باشد، احتمال دستیابی به ارزش و منافع بیشتر برای دولت افزایش مییابد. پروژه تنها در صورتی به روش مشارکت عمومی – خصوصی انجام میشود که تحلیلها حاکی از دستیابی به ارزش و منافع بیشتر برای دولت باشد. تحلیل ارزشآفرینی منابع به دنبال شناسایی و تقویت عواملی است که منجر به ایجاد ارزش در کل فرآیند اجرا و بهرهبرداری پروژه میشود.
مهمترین عوامل موفقیت مشارکت عمومی – خصوصی:
- یکپارچگی و انسجام در قوانین و سیاستهای ارائه خدمات زیربنایی خصوصاً در زمینه تعرفهها
- وجود چهارچوبهای قانونی، قراردادی و حقوقی که از منافع بخش عمومی و خصوصی حمایت نماید؛
- ظرفیتسازی و فرهنگسازی در بخش عمومی و خصوصی
- ضرورت تعریف سازوکار تامین منابع مالی پروژه و نحوه حمایتهای مالی در پروژههای غیرخودگردان
- انجام مطالعات امکانسنجی و تحلیلهای مالی و اقتصادی دقیق
منبع:http://ppp.mporg.ir
نظرات کاربران