الحاق عربستان به قرارداد کمپ دیوید

مصر با اهدای دو جزیره صنافیر و تیران به عربستان و پیشنهاد جابجایی بخشی از منطقه سینا و کرانه باختری فلسطین هم عربستان را به پیوست نظامی قرار داد سازش کمپ دیوید ملحق کرد و هم راه را برای اجرای طرح آمریکایی تشکیل دو دولت در فلسطین هموار می کند.

فارس: یکی از موارد تعهد مصر در معاهده کمپ دیوید (1979م) تلاش همه جانبه مصر جهت بسط و استمرار صلح فیمابین رژیم صهیونیستی و جهان عرب است. بعبارتی دیگر طبق معاهده صلح کمپ دیوید رعایت مفاد صلح فقط منحصر به مصر نخواهد بود بلکه مصر موظف به ترویج و گسترش صلح فیمابین کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است.

لذا دو مورد اخیر از دست و دلبازی های ارضی مصر یکی در قبال مساله فلسطین و رژیم صهیونیستی و دیگری درخصوص واگذاری 2جزیره به عربستان سعودی را می توان در این راستا ارزیابی کرد.

الف)طرح واگذاری اراضی صحرای سینا به فلسطینیان بجای کرانه باختری رود اردن:

از بزرگترین موارد اختلاف بر سر راه پروژه تشکیل دو دولت فلسطین و اسرائیل مورد کرانه باختری رود اردن است .رژیم صهیونیستی در 1967م کرانه باختری رود اردن را اشغال کرد و طبق قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت و نیز معاهده اسلو 1993م فیمابین ساف و رژیم صهیونیستی؛این رژیم باید کرانه باختری را تخلیه کرده و حاکمیت آن را به فلسطینیان بازگرداند و به این وسیله موجبات تشکیل و تاسیس کشور فلسطینی فراهم گردد .حتی هم اکنون کرانه باختری در روی کاغذ متعلق به تشکیلات خودگردان فلسطین است گرچه عملا تحت حاکمیت راهبردی رژیم صهیونیستی قراردارد و این رژیم سال ها است که علی رغم تعهدات اش طی معاهده اسلو اقدام به شهرک سازی های انبوه در کرانه باختری کرده است و علاوه بر آن به احداث دیوار حائل که شدیدا توسط مراجع حقوقی بین المللی محکوم شده ، مبادرت ورزیده است.

مساله لاینحل دوم در جهت اجرای پروژه تاسیس دو دولت فلسطین و اسرائیل همانا بازگشت آوارگان فلسطینی به کشورشان است که به هیچ وجه رژیم صهیونیستی به آن تن نداده است.

حال با واگذاری بخشی از اراضی صحرای سینا مصر درصدد حل این دو مشکل بزرگ بر سر راه پروژه تاسیس دو دولت کشور است.

بخشی از صحرای سینا به فلسطینیان تعلق خواهد گرفت و به نوار غزه ضمیمه خواهد شد و به این وسیله سواحل غزه نیز افزایش خواهد یافت و درعوض فلسطینیان نیز از بخش هایی از کرانه باختری که رژیم صهیونیستی در آن شهرک سازی کرده و آن را تصرف کرده است چشم پوشی خواهند کرد و همچنین آوارگان فلسطینی هم می توانند به این بخش اضافه شده به غزه نقل مکان کرده و به سرزمین تحت حاکمیت فلسطینی بازگردند!!!

از طرفی در این طرح مصری پیش بینی شده است که رژیم صهیونیستی هم در عوض این بخش واگذارشده صحرای سینا به فلسطینیان ، به همان مقدار از اراضی صحرای نقب را  گرفته و آن را متصرف شود.

به نقل از مرکز مطالعات فلسطین ،پایگاه اینترنتی “نیوز 1” دوشنبه 95/1/23 معادل 11آوریل2016م، طی گزارشی اعلام کرد که عبدالفتاح سیسی طرحی اتخاذ کرده است که به موجب آن کرانه باختری بخشی از خاک کشور آتی فلسطین نخواهد بود و قطعنامه های بین المللی و در راس آنها قطعنامه مربوط به عقب نشینی رژیم صهیونیستی به مرزهای 4 ژوئن سال 1967 اجرا نخواهند شد.

در صورت اجرای این طرح و تاسیس فلسطین در غزه و بخشی از صحرای سینا ، منطقه تاریخی ، اصلی بسیار حساس و راهبردی کرانه باختری به رژیم صهیونیستی واگذار خواهد شد و رژیم صهیونیستی ضرورتی برای تخلیه مناطق اشغالی کرانه باختری طبق قطعنامه های بین المللی نخواهد داشت.

لازم به ذکر است که در چهارچوب این طرح مصری، منطقه واگذار شده از صحرای سینا به دولت فلسطینی باید عاری از سلاح باشد و نیز آوارگان فلسطینی باید به این منطقه بازگردند و از سرزمین مقدس،تاریخی و مادری خود صرفنظر کنند.

بنابراین طبق طرح مذکور، آن بخش از کرانه باختری که اکنون در اختیار فلسطینیان است کماکان بصورت حکومتی خود مختار و نه مستقل به معنای واقعی کلمه اداره خواهد شد و فلسطینیان از بخشهایی از کرانه باختری که اکنون در اختیار رژیم صهیونیستی است و یا شهرک های صهیونیستی در آن واقع است خواهند گذشت و به تشکیل کشور فلسطینی در غزه و بخشهایی از صحرای سینا بسنده خواهند کرد.

لازم به ذکر است که، پایگاه اینترنتی “نیوز 1” همچنین آورده است که مقامات آمریکایی در جریان این طرح قرار گرفته اند و نتانیاهو هم در جریان جزئیات آن قرار دارد، اما محمود عباس در اواخر سال 2014 با این طرح مخالفت کرد.

باید متذکر شد که طرح اخیر رئیس جمهور مصر مسبوق به سابقه است و قبلا ژنرال “گیورا آیلاند” رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و پژوهشگر برجسته پژوهشکده امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در دانشگاه تل آویو در سال 2010 م طرحی مشابه طرح فوق را ارائه کرده بود که مسکوت ماند اما به نظر می رسد ،بنا بر شرایط جدید و نوظهور بین المللی و خاورمیانه السیسی طرح خود را ارائه داده است.

در طرح “گیورا آلاند” مصر باید منطقه ای را در صحرای سینا به مساحت 720 کیلومتر مربع در اختیار تشکیلات خودگردان فلسطین قرار می داد که 3 برابر نوار غزه و برابر با مساحت 12 درصد از اراضی کرانه باختری بود که فلسطینی ها باید در قبال تشکیل دولت در صحرای سینا، این اراضی را به تل آویو واگذار می کردند.

آیلاند همچنین به مصر پیشنهاد کرده بود که در قبال واگذاری منطقه مذکور از صحرای سینا به فلسطینی ها، منطقه ای به همان مساحت در جنوب غرب صحرای نقب در اختیار آن قرار گیرد.

بنابراین در یک نگاه کلی؛ طرح اخیر رئیس جمهور مصر ژنرال السیسی، را باید در چهارچوب تعهد این کشور در معاهده کمپ دیوید به بسط و تعمیق فرایند صلح میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی ارزیابی کرد.

ب)واگذاری دو جزیره استراتژیک تیران و صنافیر از سوی مصر به عربستان:

توافق غیر منتظره مصر و عربستان در خصوص دو جزیره راهبردی صنافیر و تیران و اعطاء آنها از سوی مصر به عربستان طی سفر معنادار ملک سلمان پادشاه عربستان به مصر می تواند دلایل متنوع بسیاری داشته باشد اما تنها دربستر تعهد مصر بر تعمیق و گسترش فرایند صلح فیمابین کشورهای عرب و رژیم صهیونیستی طبق معاهده کمپ دیوید(1979م) و از طرفی تغییر موازنه قوا در سطح منطقه خاورمیانه به نفع محور مقاومت و ایران قابل درک است.

لازم به ذکر است که این دو جزیره تیران و صنافیر درازای سالانه 2میلیارد دلار و نیز 25درصد از بهای نفت و گاز استخراج شده از آنها از سوی مصر به عربستان واگذارشده است.

باید متذکر شد که این دوجزیره به همراه صحرای سینا که طی جنگ شش روزه اعراب و رژیم صهیونیستی توسط این رژیم اشغال شده بود طی معاهده کمپ دیوید (1979م) به مصر بازگردانده شد .

این دو جزیره راهبردی جز مناطق ج هستند یعنی مصر حق داشتن نیروی نظامی در آنها را ندارد و فقط نیروهای وابسته به سازمان ملل می توانند در آن حاضر باشند اما مالکیت آنها به مصر تعلق گرفت.

طی توافق جدید مصر و عربستان تمامی تعهدات مصر درخصوص این جزایر را عربستان خواهد پذیرفت .

نکته مهم در خصوص این جزایر موقعیت راهبردی آنها در دریای سرخ و خلیج عقبه است زیرا بندر استراتژیک جنوبی رژیم صهیونیستی یعنی بندر “ایلات” در این خلیج قراردارد و دقیقا برای عبور و مرور دریایی کشتی های این رژیم دو جزیره تیران و صنافیر در موقعیتی راهبردی کاملا در ورودی این خلیج قرارگرفته اند و میتوانند عبور و مرور دریایی رژیم صهیونیستی را به شدت متاثر ساخته و با خطر مواجه کنند.

البته این دو جزیره راهبردی بر کانال سوئز و خلیج عدن و تنگه استراتژیک باب المندب هم تاثیر گذاری مستقیم دارند.دریای سرخ با کانال سوئز و خلیج عقبه آغاز گشته و به تنگه باب المندب و خلیج عدن منتهی می گردد.

لذا در این خصوص هم عربستان سعودی متعهد شده است که تملک این دو جزیره و همینطور تاسیس پل ملک سلمان فیمابین مصر و عربستان ،کوچکترین تهدید و خطری را متوجه عبور و مرور دریایی رژیم صهیونیستی نکند.

به نقل از فلسطین الیوم، موشه یعالون به عنوان نخستین مقام رسمی رژیم صهیونیستی به توافق عربستان سعودی و مصر در زمینه دو جزیره تیران و صنافیر واکنش نشان داد.

یعالون تاکید کرد: اسرائیل یکی از طرفهای توافق در زمینه جزایر تیران و صنافیر است و با آن موافق است. اسرائیل موافقت کرده که عربستان سعودی به پیوست نظامی توافق کمپ دیوید (صلح میان مصر و اسرائیل) در منطقه مذکور عمل کند.

وی افزوده است: برای ما واضح بود که در صورت انتقال مالکیت این جزایر به عربستان، ریاض به تعهدات مصر در زمینه توافق صلح عمل میکند. مقامات سعودی نیز در این باره تعهدات لازم را داده اند.

بنابراین با توجه به موارد فوق الذکر اعطای دو جزیره مزبور از سوی مصر به عربستان در چهارچوب تعهد مصر طبق معاهده کمپ دیوید به بسط و تعمیق فرایند صلح فیمابین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی ارزیابی می شود و طی این واگذاری قرار است عربستان نیز همانند مصر به صلح با رژیم صهیونیستی تن در دهد و وجه المصالحه آن نیز بخشش این دوجزیره از سوی قاهره به ریاض است.

این دوجزیره راهبردی بر سر راه بندر ایلات زمینه همکاری های امنیتی ،اقتصادی،نظامی و سیاسی فیمابین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و مصر را در خلیج عقبه،کانال سوئز ،خلیج عدن و تنگه راهبردی باب المندب و کلا دریای سرخ را لاجرم و ناگزیر فراهم خواهند کرد .

علاوه بر آن واگذاری این دو جزیره می تواند؛ همراهی و همکاری فعال و موثر عربستان را در خصوص طرح مصر حول واگذاری بخشی از صحرای سینا به فلسطینیان و صرفنظر کردن آنها از کرانه باختری رود اردن و نهایتا به سرانجام رسیدن پروژه تاسیس دو دولت فلسطین و اسرائیل را البته با بیرون راندن فلسطینیان از سرزمین اصلی آنها جلب کند.

در آخر باید متذکر شد که یکی از بزرگترین دلایل این ائتلاف شوم همانا قدرت یابی ضت مقاومت اسلامی به محوریت جمهوری اسلامی ایران در منطقه است که تمامی متحدین سنتی غرب را به وحشت انداخته و مسبب نزدیکی هایی نابهنجار و رسوا گری چون این ائتلافات شر شده است .