استارت آپ و جذابیت سرمایه گذاری در آن (بخش اول)
در ارتباط با استارت آپ ها و جذابیت سرمایه گذاری در این حوزه، در بخش اول به بررسی استارت آپ ها و در بخش دوم به سرمایه گذاری های استارتاپی پرداخته شده است.
به عقیده خیلی افراد فعال در اکوسیستم کشور، تفسیر اشتباهی از استارتآپها صورت گرفته است و همه کسبوکارهای نوپا خودشان را استارتآپ میدانند، این در حالی است که در همه جای دنیا مرز کاملا مشخصی بین استارتآپ و کسبوکارهای کوچک و متوسط وجود دارد.
کسبوکارهای کوچک که تعداد محدودی شغل ایجاد میکنند و هزینههای یک یا چند خانواده را پوشش میدهند ، این کسبوکارها ریسک پایینتری دارند و مشتریان آنها کاملا مشخص است. برخلاف استارتآپها که میتوانند بسیار رشد کنند، کسبوکارهای کوچک پتانسیل مشخصی از رشد دارند و نمیتوانند خیلی گسترش پیدا کنند. ایجاد یک کارگاه نجاری، مبلسازی یا تعمیرگاه نمونههایی از کسبوکارهای کوچک و متوسط هستند که بههیچعنوان نمیتوان آنها را با یک استارتآپ مقایسه کرد.
سرمایهگذاران در ارزیابی یک استارتآپ سه فاکتور اساسی زیر را در نظر میگیرند:
تیم
محصول
ارزش پیشنهادی و ارزش بازار
۱-حداقلهای یک تیم استارتآپی
آقای Dave McClure معتقد است که یک تیم استارتآپی باید حداقل از سه جز hacker، hustler و designer تشکیلشده باشد.
هکر یک شخص صرفا فنی است که آمادهسازی زیرساخت و بخش فنی یک سیستم مهمترین دغدغه او است. طراح باید فردی باشد که طراحی UI محصول از مرحله نمونه اولیه تا محصول نهایی را تولید کند که شاید بتوان این فرد را همان طراح صنعتی دانست. هاستلر هم شخصی باید باشد که بازاریابی صحیحی با رویکرد استارتآپی انجام بدهد. این سه ویژگی حداقلهای یک تیم استارتآپی هستند و اگر کسبوکاری در زمان مراجعه به سرمایهگذار هر یک از این عناصر را در خود نداشته باشد، بخشی از ارزش خود را از دست میدهد.
تخریب پذیری کسبوکار
تخریب پذیری یا Disruptive بودن یک استارتآپ معیار دیگری است که در یک استارتآپ را در نزد سرمایهگذار جذاب میکند. وجود فرهنگ تخریب پذیری در تیم خیلی مهم است به این معنی که تیم بتواند با محصول خودش، سرویسها و خدمات موجود را تخریب کرده یا به چالش بکشد. این تخریب پذیری میتواند در ایده، فناوری و بازار اجرایی شود.
تمرکز کامل بر کسبوکار
تمرکز کامل زمانی و فکری روی کسبوکار عامل دیگری است که حیات کسبوکار به آن وابسته است. وقتی دانشجویان جوان به سمت راهاندازی یک کسبوکار میروند، طبیعتا مشکلات مالی یکی از چالشهای اصلی آنها خواهد بود و برای حل این مشکل سعی میکنند از موقعیت شغلی دیگری هزینههای خود را تامین کنند یا از دانش و تخصصان خودشان برای ارایه مشاوره به سایر افراد و کسبوکارها استفاده میکنند.
گراهام بر اساس تحقیقات ۵ سالهای که روی Y Combinator انجام داده است، فهمید که اکثر تیمهای استارتآپی که شکست خوردند مشکلات مالی نداشتند بلکه تیم استارتآپی تمرکز کاملی روی کسبوکار نداشته است.
۲-محصول
دومین فاکتوری که برای سرمایهگذاران اهمیت دارد، محصول کسبوکار است. سرمایهگذاران روی ایده شما سرمایهگذاری نمیکنند بلکه روی محصول یا نمونه اولیهای که از آن آماده کردهاید، سرمایهگذاری میکنند. ازاینرو شما باید پیش از مراجعه به سرمایهگذار، یک کمینه محصولی تولید کرده باشید. بر اساس اینکه قرار است به چه سرمایهگذاری مراجعه کنید، این کمینه محصول باید ویژگیهای خاص خود را داشته باشد.
فرشتگان سرمایهگذار: در زمان مراجعه به این افراد باید یک پروتوتایپ اولیه از محصول خود آماده کرده باشید.
سرمایهگذاران بذری (Seed funds): در این مرحله MVP شما باید ویژگیهای اساسی محصول شما را شامل شود.
سرمایهگذار خطرپذیر (VC): در این مرحله محصول اولیه شما باید یک محصول قابل ارایه و جذاب برای مشتریان اولیه شما باشد.
استارتآپ نباید برای جذب سرمایه از سرمایهگذاران عجله کند و باید بر اساس مرحلهای که در آن قرار دارد، سرمایهگذار مناسبی را انتخاب کند. نبود یک نمونه اولیه مناسب و جذاب و مراجعه به VC باعث کم شدن ارزش استارتآپ شما خواهد شد و ممکن است باعث شما با آن مجموعه به توافق نرسید.
۳-ارزش پیشنهادی و ارزش بازار
شیوه بازاریابی استارتآپها نسبت به شرکتهای بزرگ کاملا متفاوت است. شرکتهای بزرگ سعی میکنند با هزینههای زیاد تبلیغات خود را در محیطهای عمومی مانند تلویزیون پخش کنند. حجم گستردهای از افراد این تبلیغات را مشاهده میکنند اما حجم کوچکی از این افراد مشتریان نهایی آن سرویس میشوند.
در استارتآپها این شیوه برعکس است و اصطلاحا به روش قیف برعکس باید عمل شود. بزرگترین اشتباه استارتآپها این خواهد بود که مانند شرکتهای بزرگ به روش قیف و با هزینههای زیاد بازاریابی کنند. استارتآپها باید به شکل ویروسی بازاریابی کنند و برای این کار باید سراغ مشتریان اولیه و هدف خود بروند. در ابتدا یک نفر را با سرویس آشنا کنند و آن نفر سرویس شما را دو نفر دیگر معرفی کند. این فرآیند ادامه پیدا میکنند و افراد سرویس شما را به یکدیگر معرفی میکنند.
این شیوه بازاریابی به روش قیف برعکس هزینههای بسیار پایینی در پی خواهد داشت مانند آنچه در دراپباکس شاهد هستیم، دراپباکس درازای معرفی هر نفر ۵۰۰ مگابایت فضا در اختیار فردی که معرفی کرده است قرار میدهد.
هدفگذاریهای مشخص
کسبوکار باید اهداف مشخصی داشته باشد و همه اعضای تیم توافق باید نسبت به این اهداف و معیارهایی که برای اندازهگیری آن در نظر گرفتهاید، توافق داشته باشند. این اهداف که در قالب KPI تعریف میشوند باید شامل ویژگیهای زیر باشند:
اهداف نباید خیلی زیاد و گیجکننده باشند
باید به شکل کمی و کیفی باشند
باید بر اساس بازخوردهای دریافت شده، به شکل مداوم بهبود پیدا کنند.
اگر استارتآپی KPI نداشته باشد عملا امکان سرمایهگذاری روی آن وجود ندارد چراکه در هنگام سرمایهگذاری، سرمایهگذاران بر اساس اهداف شما برای خودشان KIP تعریف میکنند و اگر KPI شما با KIP که سرمایهگذار تعریف کرده است، متناظر پیش نروند، سرمایهگذار جریمههایی را برای شما در نظر خواهد گرفت.
چرخه سرمایهگذاری استارتآپها
برای تفسیر چرخه سرمایهگذاری استارتآپها، نموداری بر اساس درآمد استارتآپ بر اساس زمان ترسیم میشود. هر استارتآپ در چرخه عمر خودش از پولهای کوچک و شخصی به سمت پولهای عمومی و بزرگتر حرکت میکند
در ابتدای راهاندازی استارتآپ سرمایههایی که به درد استارتآپها میخورد پولهایی است که در پشت آنها نگاه سودآوری نیست و تزریق آن سرمایه به مجموعه، تغییری در عملکرد کسبوکار به وجود نمیآورد. نمونههای این سرمایه را میتوان سرمایه شخصی یا دریافت پول از دوستان و آشنایان اشاره کرد.
پسازاین مراحل هنگامیکه کسبوکار آمادگی لازم را کسب کرد، پروتوتایپ اولیهای از محصول خود ایجاد کرد، توانست یک مدل کسبوکاری مناسب را در کنار یک تیم خوب جمع کند؛ آنگاه میتواند به سراغ جذب سرمایه از بیرون برود.
فرشتگان سرمایهگذار افراد پولداری هستند که میتوانند بخشی از سرمایه خودشان را به مجموعه شما وارد کنند. اما ماهیت و نحوه تعامل با این گروه از سرمایهگذاران نسبت به VCها و سرمایههای بذری کاملا متفاوت است و نباید هیچگاه این گروه را مانند
دیگران دانست. پسازاین مرحله میتوانید به سراغ جذب سرمایه در مرحله seed و سرمایهگذاران خطرپذیر بروید. پسازاین مرحله و جذب سرمایه از این افراد تازه کسبوکار شما آماده عرضه عمومی (IPO) خواهد شد.
در ارتباط با سرمایه های استارت آپی در بخش دوم به طور تفضیل توضیح داده شده است …
ماخذ:سایت معاونت علمی و فتاوری ریاست جمهوری
باسمه تعالی
بازنگری و جایگاه قوانین درحقوق عامه شهروندی در امر شنیع کار چاق کنی سوداگری و دلالی با امعان نظر به امتیاز مالکیت فکری و معنوی بدون مجوز قضایی و رسمی قانونی چیست؟
مولف:دکترمحمد شکیبی نژاد استاد وصاحب کرسی دانشگاه- ریاست کمیسیون عالی تلفیق ماده دهم قضایی کل کشور
چکیده مقاله:
کارچاق کنی و واسطه گری یا {دلالی} در انجام امور اداری و قضایی که خود مفسده وتالیه فساد ایجادکرده است که سابقه بسیار طولانی داشته و دارد. زمان تولد این پدیده بواقع شوم و پلید ازنظر زمان و مکان در ایران مهم نیست، بلکه آنچه دارای اهمیت ست آن هست که این بزه مستمر آنی و غیر مقید به قیدی و بزهکاران آن در قالب وکلای دادگستری و مشاوران حقوقی-کارشناسان رسمی دادگستری-مشاوران خانواده .و…. بدون آنکه حتا الفبایی از علوم مربوطه بمانند کارشناس مدعو رسمی یا سرممیز رسمی ارگان اداره مالیه یا گمرک یا سازمان نظام مهندسی و….. داشته باشند با (جعل سمت تقلب و COPY-PASTE (P/Crtl) کردن از افراد باسوابق درخشان و Notice برداشتن و چند جلد کتاب خواندن که خود هم سرقت مالکیت فکری و معنوی(۱) و هم وفق قانون تشدید کلاهبرداران مصوبه ۱۳۷۰ با اصلاحات بعدی ببعد(۲) در دستگاههای اداری و قضایی و ارگانهای مختلف وزارتخانه ها بنام آنکه با فلان و فلان شخص دوست هستند) نفوذ کرده و تلاش میکنند تا مسیر حرکت سازمانها و دستگاه قضایی را به سوی فساد اداری و انحطاط سوق دهند.از اینجا ببعد مطالب BLOD شده به فریب حلیه و حس ودیگ طمع انسانهای گرفتارراجوشاندن با ارقام دلبخواه دقت کنید…!
کلید واژگان:محشای قوانین مدنی و مالکیت فکری,قوانین کیفری,مالکیت فکری,سرقت علمی و هنری
مولف ومحقق بعنوان صاحب منصب قضایی کیفری-تجاری ویژه مأمور بخدمت سیار با بیش از ۳۰ سال سابقه بنا بر تجربیات هزاران جلد پرونده لف ب لف و ضمن ب ضم همدیگر این رفتار چنین بزهکاران رویه جاریه را به ذهن مینماید:
اصل مقاله:
اصولا چنین سارقان و محتلان یا کلاهبرداران بشرح توضیحات مارالبیان با رویه ساده بشرح ذیل؛
{با گرفتن یک وکالتنامه قانونی در دفاتر رسمی ثبت واسناد واملاک کل کشور در شهر و شهرستان تا استان و یک قرارداد غیر رسمی وفق قانون مدنی(۳) که مراجع ذیصلاح کمابمانند:: ناجا,راهور,گذرنامه,کلیه دفاتررسمی ومحاضررسمی ثبت وقوع ازدواج و طلاق وهرارگانی دولتی یا عمومی بمانندشهرداری باشهریاری ها و…الخ که اجازه مهر وامضاء بروی سربرگ های رسمی خودشان در حوزه فعالیت خودشان را دارند یا کلیه محاکم قضایی در جایگاه محترم و در حضور ریاست محکمه چه کیفری چه حقوقی خصوصا کیفری و ممتاز که اظهارات اقرار و ثبت و تاییدو با امضاء و اثرانگشت یا مهر و ….پس امضاء ریاست محترم محکمه انجام داده اند در کل کشور قابل استناد و ترجمه رسمی است مگر در دربالاترین درجه محاکم نقض و از حیز انتفاع سقاط گردد} و استخدام وکلای مدافع دادگستری بیکار وتازه کار و پایه دو به اصلاح وکیل پایه یک کارآموز و کارشناسان رسمی و….که افراد نیز از پشت پرده خبری ندارند که چه میزان از پول دریافتی Black Money با خطاب وعتاب به آن افراد که خادم ومخدوم شخص بزهکار نیستند میرسد….براحتی افراد رازخمی و استاتید و صاحبان مناصب کرسی دانشگاه یا مشاغل صاحب منصب قضایی هستند را ازطریق رفت و آمد و به نوعی شو اجرا کردن برای افراد بی جهت با چند بار مراجعه با امعان نظر برای دریافت اطلاعات بسیار مفید (سرقت مالکیت فکری و معنوی) و دست آخر افراد بیچاره راسرکیسه و زخمی تن و خدا حافظ که نشد که نشد و دست آخر نیز بزهکار کلاهبردار سر وکیل بیچاره و کارشناس رسمی و مترجم رسمی و .. گلایه و کوزه را میشکند..!
پانویس:
الف« دفتر املاک بخواهد برای خرید فروش و یا فروش وخزید اتومبیل که رایج ترین موارد کلاهبرداری و همچنین موضوع خانواده که کاغذهای بصورت Uniform بدون کد اداره کل ثبت اسناد و املاک کل کشور با کاغذ ساده هیچگونه ارزشی جزء مبین یک تعهدنامه یا قرادادامه ارزشی ندارد ولو بگویند[[\کدرهگیری دارد..؟!/]]»
ب«مستفاداز ماده ۵۵ قانون وکالت، هر فردی که فاقد پروانه رسمی وکالت بوده و ادعای وکالت نماید یا مدعی مشاور حقوقی و عناوین مرتبط بوده و چنانچه خود را مجاز در امر وکالت معرفی کند به حبس از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد.همچنین ب استناد از ماده ۵۵۵ کتاب پنجم محشای قانون مجازات اسلامی (تعزیرات یا محشای قوانین مجازات عمومی) مصوب سال ۱۳۷۵ و اصلاحیه سال ۱۳۹۰ : هر کس بدون سمت رسمی یا اذن از طرف دولت خود را در مشاغل دولتی اعم از کشوری یا لشکری و انتظامی که از نظر قانون مربوط به او نبوده است، دخالت دهد یا معرفی کند به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.البته این افراد بدلیل تعدد وتکرر جرائم و مستمر بودن مصاف برمجازات های اصلی به مجازاتهای مقرره در قانون مجازات اسلامی از درجه ۵ ببالا تا ۷ الی ۱۵ سال حبس یا قسمتی بدل به تبعید با اعمال شاقه در این دوساله بعنوان مجازات تکمیلی و تبعی محکوم محتوم شده اند.»
پانویس:
عوامل بشرح ذیل باعث این موارد افراد منجزا و مختصرا و مفید زخمی میشوند:
عدم آگاهی افراد از مسائل حقوقی و قوانین کشور
ساده لوحی قربانیان و فریب آنها با وعدههای واهی
پرمشغله بودن افراد و نداشتن وقت برای رسیدگی به پروندههای قضایی خود
طولانی بودن مراحل دادرسی و برخورد نامناسب برخی قضات و کارکنان اداری شعب با ارباب رجوع
نگاه کنید:
(۱)-https://iripo.ssaa.ir/index.jsp?pageid=598&p=1
(۲)-https://rc.majlis.ir/fa/law/show/99593
(۳)-https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://ethicsjournal.ir/article-1-1186-fa.pdf&ved=2ahUKEwjljK-HkbL0AhUfQvEDHYDTAZkQFnoECA8QAQ&usg=AOvVaw0942d3bqAZ9NS18YAeH6S_
(۴)-https://rrk.ir/Laws/ShowLaw.aspx?Code=18239
معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه
سپاس از بذل توجه شما
باعرض سلام.
مدیر محترم ایکاش این مقاله جناب استاد شناخته شده حوزه قضایی و بین الملل در دانشگاه و سیستم ممتاز قضایی را از از این قسمت به قسمت مقالات که بسیار پرمحتوا و جدید و همچنین بعنوان Reference از ایشان بیاورید.درضمن شناسایی برای ارسال اساتید و محققان نگذاشته اید..؟!
مطمئنم باشید برای تولید و توسعه محتوا علمی پژوهشی و کاربردی برای سایت شما نیز با ارزش است و اگر قسمت برای ارسال مقالات نه بعنوان Comment چنین پولی باز کنید.تشکر
….. بازپرس ویژه جرم و جنحه شماره …. ناحیه ….
دکتری حقوق بزه شناسی
سپاس از بذل توجه و همچنین تذکر شما